لایی لایی اضغرم
03 آذر 1391 توسط زمانی
محســـن کـــــــربـــــــبلایی اصغرم هــــــــدیۀ ما برای خدایی اصغرم
مادرت چشمش به راه است ای علی منتظر در خیمه گاه است ای علی
خود ببین گهواره از غــــــم سوخته خواهــرت چشمش به دستم دوخته
ای علـــــــــی اصغرم ای نور عین من حـــسینم من حسینم من حسین
من نمی گویم عـــــــلی مجروح شد کودک شــــــــشماهه ام مذبوح شد